Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز پنجم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که تشکر رهبر انقلاب از مردم ایران به خاطر ‏حضور در انتخابات، اعلام میزان مشارکت ۴۲ درصدی مردم در انتخابات اخیر و پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس و ‏تحلیل‌هایی درباره احتمالات ریاست مجلس همراه با تیتر‌هایی که از حضور پررنگ احمدی نژادی‌ها در مجلس دارند در صفحات ‏نخست تعدادی از روزنامه‌ها برجسته شده اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خبر‌های کرونایی از جمله دستور روحانی در مورد کرونا، توضیحات وزیر بهداشت درباره منشا این ویروس در ایران و آخرین ‏آمار مبتلایان و راهکار‌های پیشگیری از ابتلا به این بیماری جدید از مواردی است که در روزنامه‌های امروز به موضوع اصلی ‏روز تبدیل شده اند. ‏

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:‏

فرق بحران کرونا با سیل و زلزله چیست و اعتماد عمومی چه نقشی در کنترل آن دارد؟

عباس عبدی روزنامه نگار در بخشی از یادداشتی با عنوان کرونا؛ سنگ محک در شماره امروز روزنامه اعتماد نوشت: ویروس کرونا در حال تبدیل شدن به سنگ محک و ابزار سنجشی برای میزان اعتماد و کیفیت کارآمدی موجود است. اجازه دهید که ‏از وضعیت انتشار این ویروس که به صورت تصاعدی خواهد بود، کمک بگیریم و بگوییم که عوارض آن در جامعه و مدیریت ‏کشور نیز تصاعدی است. این مساله و شاید بحران با پدیده‌ای مثل زلزله و حتی سیل فرق می‌کند، مواجهه با آن به یک سنگ محک ‏کارآمدی نظام در حل مسائل جامعه تبدیل شده است. زلزله و سیل مناطق محدودی از کشور را دچار خود می‌کنند و سایر مناطق ‏می‌توانند ضمن کمک به آنان، زندگی عادی خود را انجام دهند. ولی کرونا با وضعیت فعلی ایران که بسیاری از مناطق را از جنوب ‏تا شمال درگیر خود کرده، متفاوت از حوادث و مصائب دیگر است.

دیروز یکی از پزشکان معتبر کشور متنی را خطاب به بنده ‏نوشت و طی آن یادآوری کرد که «بیماری کرونا هنگامی که با فقدان اعتماد عمومی به منابع خبری رسمی همراه شده، فشار‌ها و ‏ترس‌های روحی و روانی زیادی را به خانواده‌ها به خصوص طبقه متوسط و پایین وارد کرده و می‌کند که عوارض آن اگر از ‏ویروس بیشتر نباشد، کمتر نیست و خانواده‌های با اقتصاد پایین قادر به انجام کامل توصیه‌های ایمنی نیستند. مثلا توصیه شده که از ‏مترو و اتوبوس استفاده نکنند یا رژیم‌های خاص غذایی داشته باشند. در حالی که به نان شب محتاج‌اند.

بنابراین وارد کردن استرس ‏به این خانواده‌های در حال فشار از عوارض ویروس کرونا خطرناک‌تر است. ویروس‌های فقر و بی‌عدالتی و ناامیدی و... بسیار ‏کشنده‌تر و مسری‌تر است و هر روز قربانیان زیادی را می‌گیرد که به مراتب از این ویروس بیشتر است، لذا در صورت صلاحدید ‏از منظر یک جامعه‌شناس و روزنامه‌نگار دعوت به آرامش در این زمینه کرده و صرفا به رعایت موارد عمومی پیشگیری توصیه ‏کنید.» هر چه فکر کردم چگونه می‌توان هم به مردم آرامش داد و هم از حساسیت آنان کم نکرد فکرم به جایی نرسید. می‌دانید چرا؟ ‏برای اینکه این رفتار فقط در جامعه‌ای رخ می‌دهد که اعتماد میان حکومت و مردم در حد مطلوب باشد. مردم باید به تمام سیاست‌ها ‏یا حداقل به سیاست‌های رسمی در زمان بحران و اضطرار اعتماد داشته باشند. دقیقا مثل کسی که شب در خانه‌ای آرام می‌خوابد که ‏آن خانه قفل‌های مطمئن دارد و ... ‏
نگران ورود غریبه به آن نیست. جامعه‌ای که هر روز و هر هفته با یک ادعای تازه مواجه شده که خلاف آن ثابت می‌شود و حقیقت ‏به مردم گفته نمی‌شود، اعتمادش را از دست می‌دهد. حکومت و عناصر و نهاد‌های اجرایی آن به مثابه لنگر آرامش‌دهنده هستند و ‏اجازه نمی‌دهند که امواج ناشناخته گوناگون آرامش مردم را سلب کنند. ولی افرادی که فقط تا نوک بینی خود را می‌بینند و به راحتی ‏دروغ می‌گویند مثل آن چوپان دروغگو، در موقعیت‌های حساس که نیازمند اعتماد مردم هستند، دستان‌شان خالی است و گمان ‏می‌کنند که دیگران علیه آنان توطئه کرده‌اند، در حالی که خودکرده را تدبیر نیست. این وضعیت محصول عمل آنان در گذشته دور ‏و نزدیک است. روزی که قضیه هواپیمای اوکراینی رخ داد، باید متوجه می‌شدند که تکذیب‌های اولیه سود اندک و بسیار گذرایی ‏دارد ولی زیان‌های آن بلندمدت و بسیار کلان است. کدام آدم عاقلی است که سود اندک و کوتاه‌مدت و چند روزه را به زیان هنگفت و ‏بلندمدت ترجیح دهد؟ به نظرم زیان از هر جا جلویش گرفته شود، سود است. اکنون در حال فرو ریختن آوار شایعات هستیم. آواری ‏که با وجود ناتوانی سازوکار ارتباطی رسمی به‌ویژه صداوسیما و فشل بودن نهاد‌های ارتباطی و فقدان فرهنگ پاسخگویی در این ‏جامعه، قادر به مواجهه با این سیل شایعات نخواهد بود. متاسفانه باید گفت که بعید است ساختار تصمیم‌گیری در ایران قادر به ایجاد ‏تحول و تطبیق دادن خود با مقتضیات جامعه باشد. بنابراین راهی جز حضور نهاد‌های مدنی مرتبط با بهداشت و درمان و نیز ‏امدادی و اطلاع‌رسانی و مردم در عرصه عمومی باقی نمی‌ماند. تبلیغات ضد پزشکی که طی سال‌های اخیر سکه رایج شده بود، ‏اکنون می‌تواند نشان دهد که چقدر در تخریب منابع و نقاط قوت خودمان تبحر داریم! اگر در هیچ کاری قدرت نداشته باشیم، حتما ‏در این کار قدرتمند هستیم. آنچه می‌توان گفت، حضور جدی و موثرتر نهاد‌های مدنی بهداشت و درمان و امداد و نیز نهاد‌های ‏اطلاع‌رسانی و همکاری مردم برای مصون ماندن از دو ویروس شایعه و کروناست. هر چند حکومت همواره مستعد این است که ‏مشارکت و حضور مردم را به پای خود بنویسد، ولی چاره‌ای نیست. اکنون با آزمون مهمی مواجه هستیم و فرصتی برای تسویه ‏حساب با دغل‌کاری‌های گذشته نیست. ‏

فرصت طلایی که از دست رفت

الیاس حضرتی قائم مقام حزب اعتماد ملی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه ایران با عنوان فرصت طلایی که از دست رفت ‏نوشت: حوادث آبان ماه ۹۸، اعتراضات دی ماه ۹۶ وضعیتی را در کشور ایجاد کرده بود که امید بود این انتخابات به جشن ‏بزرگ ملی تبدیل شود. اگر رقابتی وجود داشت، مشارکت از میزان ۴۲ درصد فعلی یقیناً بالاتر می‌رفت و فرصتی برای ترمیم ‏خیلی از دلخوری‌ها، شکاف‌ها و کدورت‌ها فراهم می‌شد. اما فرصت طلایی انتخابات درک نشد. بسیاری از چهره‌های سیاسی ‏اطمینان نیافتند تا کاندیدای حضور در انتخابات شوند و آن‌هایی هم که کاندیدا شدند با اعمال سلیقه رد شدند. حزب اعتماد ملی از ‏جمله احزابی بود که با قدرت قصد ورود به انتخابات را داشت، اما با رد صلاحیت هر ۶۲ نفر کاندیدای خود روبه‌رو شد. وضعیت ‏سایر احزاب نیز به این گونه بود. آیا در چنین شرایطی می‌شد که به مشارکت حداکثری حتی فکر هم کرد؟ در روز‌هایی که ‏کاندیدا‌های جریان رقیب مشغول آماده‌سازی خود بودند و جلساتی برای تهیه لیست برپا می‌کردند، گزینه‌های اصلاح‌طلبان به دنبال ‏اعتراض به رد صلاحیت خود بودند. بازی دو تیمی که یکی از آنان با نفرات اصلی وارد میدان شده و دیگری با نفرات ذخیره، ‏انگیزه مشارکت را از مردم سلب کرد. متأسفانه برخی با کج سلیقگی، نگاهشان به نهاد‌های انتخاباتی از سر اعتراض است. از ‏سوی دیگر، برای بسیاری چه خوب می‌شود که مجلس منفعل عمل کند و در چنین حالتی انگیزه‌ای هم برای مردم باقی نمی‌ماند تا ‏بار دیگر خود را در تعیین سرنوشت کشور دخیل بدانند. اساساً جریانی در کشور ما اعتقادی به انتخابات ندارد. پیش از پیروزی ‏انقلاب افرادی نزد حضرت امام رفتند و از ایشان خواستند که به جای جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی را ایجاد کنند. اما چون ‏همان تفکر زورشان به حضرت امام نرسید و الان هم به رهبری نمی‌رسد، لوث کردن انتخابات را در پیش گرفته‌اند. با بی ‏خاصیت ساختن نهاد‌های انتخاباتی، مردم هم حس می‌کنند که انتخابات ثمری ندارد و پیش خود می‌گویند پس چرا پای صندوق رأی ‏برویم؟

حامیان اصلاح‌طلبان به میدان نیامدند

محمدکاظم انبارلویی فعال سیاسی اصولگرا طی یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان حامیان اصلاح‌طلبان به میدان نیامدند نوشت: ‏یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که جریان اصولگرا این بار برخلاف ۴ سال گذشته که ۳۰ – ‏هیچ انتخابات را به جریان رقیب واگذار کرده بود، توانست مردم و حامیان خود را پای صندوق‌های رأی بیاورد و با برتری مطلق ‏اکثر کرسی‌های مجلس را در اختیار بگیرد. در این دوره از انتخابات حدود هزار و ۴۰۰ نفر در تهران نامزد شدند که اصولگرایان ‏برخلاف اصلاح‌طلبان با ایجاد وحدت و تمرکز بر یک لیست ۳۰ نفره پیروز این انتخابات شدند. این در حالی است که جریان ‏اصلاح‌طلب در این دوره موفق نشد سرمایه اجتماعی خود را به صحنه بیاورد و عملاً شکست خورد. در تبیین دلایل شکست آن‌ها ‏می‌توان به کارنامه ناموفق دولت و نمایندگان اصلاح‌طلب در چهار سال اخیر اشاره کرد که باعث شد حامیان آن‌ها از حضور دوباره ‏و حمایت از آن‌ها عملاً سر باز بزنند. اگرچه گفته می‌شود رد صلاحیت شماری از نمایندگان اصلاح‌طلب در این دوره از جمله ‏دلایل قهر حامیان آن‌ها با انتخابات بود، اما طبق آمار تعداد چهره‌های اصولگرای رد صلاحیت شده از اصلاح‌طلبان نیز بیشتر بود و ‏اصلاح‌طلبان با چند لیست مختلف در انتخابات حضور یافتند. بی تردید مهم‌ترین دلیل اعتراض جریان‌های حامی اصلاح‌طلب از ‏جمله سلبریتی‌ها و ورزشکاران حامی آن‌ها بی پاسخ ماندن مطالبات‌شان بود که باعث شد این بار به نشانه اعتراض وارد صحنه ‏نشوند. در واقع عدم مشارکت حامیان اصلاح‌طلب، به معنای اعتراض به عملکرد این جریان بود در غیر این صورت حتماً تعدادی ‏از چهره‌های مشهور این جریان از جمله آقای محجوب و خانم جلودارزاده که در انتخابات حضور داشتند، باید به میزان قابل قبولی ‏رأی می‌آوردند. اما در نهایت این اصولگرایان بودند که با گفتمان انقلابی و پاسخ به مطالبات مردمی پیروز انتخابات شدند. در ‏همین چارچوب نیز شاهد برگزاری موفق و امن انتخابات بودیم و دولت انصافاً در این دوره از انتخابات با هدایت مدبرانه هیأت‌های ‏اجرایی و نظارت دقیق، مدیریت موفقی داشت و جزئیات روند رأی‌گیری و میزان مشارکت مردمی را فارغ از هر مصلحتی به ‏صورت شفاف ارائه کرد. ‏

منبع: تابناک

کلیدواژه: کروناویروس کرونا در ایران بیمارستان کامکار انتخابات اف ای تی اف انتخابات مجلس یازدهم شورای ائتلاف نیروهای انقلاب مرور روزنامه ها محمدکاظم انبارلویی اعتماد ایران کروناویروس کرونا الیاس حضرتی قالیباف رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی مجلس یازدهم اعتماد ملی اقتصاد ایران کروناویروس کرونا در ایران بیمارستان کامکار انتخابات اف ای تی اف انتخابات مجلس یازدهم شورای ائتلاف نیروهای انقلاب حامیان اصلاح طلب اصلاح طلبان فرصت طلایی روزنامه ها رد صلاحیت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۱۵۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست

به گزارش عصر ایران عباس عبدی در اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده‌ است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ می‌کرد.   اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاح‌طلبان با آن همراهی نمی‌کردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرف‌ها را می‌زد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاح‌طلبان هم مثل اغلب مردم استقبال می‌کردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده می‌شد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاح‌طلبی به عنوان یک مجموعه‌ای با پیشینه‌ای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیک‌تر است.   البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان می‌گویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار می‌کردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاح‌طلبان اندکی از آن مواضع را می‌گرفت، در چشم به‌هم زدنی بازداشت و بازجویی می‌شد و جایش در زندان بود.   اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاح‌طلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشته‌ای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهره‌مندند.   البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاح‌طلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچ‌گاه به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب نه خودش را معرفی می‌کرد و نه کسی به چنین صفتی او را می‌شناخت. شاید هم سعی می‌شد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمی‌دانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.   حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.   غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»   ابتدا بهتر بود که پیش‌تر با دوستان خود هماهنگ می‌کردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفته‌اند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بی‌طرفانه داشتند. علت نیز روشن است.   من در گفت‌وگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرف‌های خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمی‌دانند. به علاوه نمی‌خواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب این‌گونه ریزش‌ها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاح‌طلبان برای خودش می‌یافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمی‌کرد.   گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بی‌صداقتی و دورویی است، ولی بی‌عقلی نیز در آن موج می‌زند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاح‌طلبان هم سلطنت‌طلب شده باشند، حتما افراد با گرایش‌های فراتر از اصلاح‌طلبی هم شده‌اند، پس چه کسی برای سیاست رسمی می‌ماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آن‌هم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخش‌های ضعیف‌تر و کم‌اثرتر است.   اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار می‌کردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمی‌گردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطن‌شناسی می‌کنید و نصیری را باطن آنها می‌دانید. آی‌کیو، در اندازه گنجشک هم نیست. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند مهدی نصیری و توهم اتحاد

دیگر خبرها

  • هدف رادیکال‌ها از تبلیغ سبک زندگی غیررسمی چیست؟ / ادعای یک روزنامه اصلاح‌طلب درباره یک لیست انتخاباتی!
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • گفت‌وگوی مستقیم نامزدهای انتخابات با مردم در «فرصت انتخاب» و «نماینده مردم»
  • صداقت با مردم می‌تواند اعتماد به دولت را افزایش دهد
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران